26 حمل زادروز «محمدعلی کشاورز» بازیگر سینما، تیاتر و تلویزیون ایران و یکی از ستونهای هنرهای نمایشی در تاریخ معاصر ایران است.
به گزارش آ ی فیلم2، «دایی جان ناپلئون»، «هزاردستان»، «سربداران»، «افسانه سلطان و شبان» و «پدرسالار» که چندی پیش به درخواست فراوان مخاطبان از آی فیلم 2 نشر شد و فلمهای سینمایی «خشت و آینه»، « مردی که موش شد»، «کفشهای میرزا نوروز»، «مادر»، «ناصرالدین شاه آکتور سینما» و «دلشدگان» هر یک برگ زرینی از کارنامه فلمسازی کشور ایران می باشند که با نقشآفرینی «محمدعلی کشاورز » در یاد و خاطر فارسیزبانان جاودانه شدهاند.
محمدعلی کشاورز متولد 1309 هجری خورشیدی، در گذشته نام خانوادگی او اصلانی بود، متولد محله «سیچان» اصفهان و اصالتا از گرجی تبارانی (کشور گرجستان) است که زمان شاه عباس صفوی به ایران مهاجرت کردند.
او از هنرستان هنرپیشگی تهران و دانشکده هنرهای دراماتیک فارغ شده است و نخستینبار با بازی در تلهتیاتر «خودکشی» به کارگردانی «علی نصیریان» در سال ۱۳۳۹ هجری خورشیدی پا به دنیای بازیگری گذاشته است.
کشاورز در سال ۱۳۴۳ هجری خورشیدی با نقشآفرینی در فلم «شب قوزی» ساخته «فرخ غفاری» به عرصه سینما وارد شد و تا امروز در ۴۷ فلم سینمایی ایفای نقش کردهاست.
او سپس با فلمسازان نامداری چون «ابراهیم گلستان»، «بهرام بیضایی»، «ناصر تقوایی»، «نادر ابراهیمی»، «علی حاتمی»، «داریوش مهرجویی» و «عباس کیارستمی» همکاری کردهاست و با بازیگرانی غیرایرانی چون «آنتونی کوئین» و «ماکس فون سیدو» همبازی بودهاست.
پانا نوشت: در سال 1347 بعنوان کارگردان سریال «خانه قمرخانم» وارد تلویزیون شد اما بازیگریاش در سال 1354 با سریال «آتش بدون دود» نوشته نادر ابراهیمی در تلویزیون ایران آغاز شد.
کشاورز در سال 86 برای بازی در فلم «مادر» ساخته علی حاتمی کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فلم فجر ایران شد که که آن سال سیمرغ به مرحوم «خسرو شکیبایی» برای فلم «هامون» رسید.
خودش درباره جایزه و جایزه گرفتن جایی گفته است: «بزرگترین جایزه ای که گرفتم از دست پسر جوانی بود که کراچی انگور فروشی داشت و به پیشم آمد و گفت من هیچ چیزی ندارم به تو بدهم غیر از این که حسم را بگویم و خوشهای انگور به عنوان تحفه به من داد که این بزرگترین جایزه ای بود که در زندگیام گرفتم»
این بازیگر کهنه کار سینمای ایران درباره ناخوشی های سالهای اخیر خود که او را خانه نشین کرده است میگوید: «سال پار یکی از همین شبهای ماه اسد از خواب بیدار شدم. حال خوبی نداشتم؛ خواستم از تخت پایین بیایم که در یک لحظه تعادلم را از دست دادم و محکم زمین خوردم، خیلی درد کشیدم. همین زمین خوردن باعث شد پایم از چند نقطه بشکند.
او ادامه داد : من تنها زندگی میکنم، فقط گاهی خواهر یا برادرم پیشم میآیند و از من مراقبت میکنند. آن شب هم تنها بودم و همسایههای خوبم با شنیدن صدای من متوجه شدند که اتفاقی افتاده و به سراغم آمدند. آنها بودند که من را به شفاخانه بردند. پیری این چیزها را با خود دارد؛ شما جوانها قدر جوانیتان را بدانید»
روزهای پایانی سال 1398 بود که کشاورز در یک مصاحبه تازه از رفتنش گفت: «بنده دو سال است در بستر بیماری به سر میبرم و وخامت اوضاع هر روز بیشتر میشود. احساسم بر این است که در آستانه رفتنم و باید این دنیا را ترک کنم. اگر ملت ایران را با کارهایم اذیت کردم مرا ببخشند؛ چون همیشه اضطراب این موضوع را دارم که برای ایرانی قهرمان کم گذاشته باشم.»
هرچند سالخورده و خسته دل، او پدرسالار سینما و تلویزیون ایران است. در سالروز تولد این بزرگمرد هنرهای نمایشی ایران برای او آرزوی صحت و سلامت داریم.
ع ا/ ب م